سلام دوستان دوباره حس نوشتن راحتم نذاشت و اومدم بنویسم از درد دلم از این

دنیای نافرم اطرافم.نمیدونم اصلا گفتنش درسته یا نادرست اصلا نمیدونم دیگه چی

درسته ، چی نادرست ، نمیدونم روشنفکرم یا ادعای روشنفکری دارم نمیدونم باید همرنگ جماعت بشم یا هم رنگ خودم باقی بمونم .

از کجا شروع کنم از جووناش؟

پسر و دخترایی که برای جا نموندن از نخبه های فامیل خودشونو به در و دیوار زدن و دکتر

مهندس قلابی شدن !!!!

از بیکاری بگم ؟

همین مهندسای قلابی و اصلی ؛ قرو قاطی ریختن تو جامعه ، شده مثه پشت یه وانت

میوه فروش که میگه درهم انتخاب کن ،اما فقط اونایی انتخاب میشن که پارتی دارن!!!!

از بی پولی همین جوونای دکتر مهندس که رو ندارن برای پول شارژشون به بابا

مامانشون بگن !!!!!!

از عشق و عاشقی این جوونای دکتر مهندس ؟

عشق های الکی،هرکی با 100 تا!!!!

دختره با علی و اکبر و حسن و ممد و سجاد و حامد و یاشار !!!!!

پسره با پروانه و مریم و مینا و سارا و ندا و زلیخا و کیمیا !!!!!

از سر کار گذاشتن و بی معرفتی و پیچوندن ؟

از ادعای عاشقی و فکر هوس و آخرم خیانت ؟

از الافی تو نت و کلوب و فیس بوک و وب گردی و یاهو و بیلوکس !!!

از حرفای صد من یه غاز و وقت تلف کردنای بیخودی و آخرم هیچی به هیچی ؟

از چی بگم براتون ؟

از اینکه حتی خود تویی که داری اینو میخونی اومدی وبلاگ که بگی آپ کردم و زود بیا و

نخونده بگی عالی بود مریم جوون ؟

از سردرگمی جوونای ایرانی بیزارم

از حیرونی پسر دخترای هم وطنم ناراحتم

از بیخیالی خودم دلخورم

از تو از خودم از همه شاکیم

میایم نت ، هر روز ، هر شب ، آنلاینیم که چی ؟

تو یاهو مسنجر منتظر که دوستی آن بشه که بهش بگی سلام خوبی !!!

تو فیس که دو تا شر و ور بخونی و الکی روزت تموم شه !!!!

تو وبلاگ که هرچی داد تو دلته بزنی سر کیبورد و حرفتو به کرسی بشونی و لایک

بگیری؟

از اینکه بگی هستی ؟ اونم تو دنیای مجازی؟تو دنیای بی هویتی ؟

ایرانممممممممممم چی داره به سرت میاد ، چی داره به سر جوونات میاد خداااااااا

پسرا زیر بار ازدواج نمیرن میپرسی چرا ؟

چون بیکارن ، چون باید دو سال از عمرشونو الکی تو سربازی بگذرونن برای همین میرن

به ناچار ادامه تحصیل میدن که آخرش با استاد سرباز از سربازی در برن

جوونای دهه شصتیمون خیلی بدبختن !!!

از این ور بخاطر پول آرزوی دانشگاه برای همه برآورده شد

از این ور همه مهندس شدن

از اون ور هیچ کاری نیست و بیکاری و بی پولی داره غوغا میکنه

اونی که باباش سرمایه ای داره که هیچ، اما اون جوونی که هیچ پشتیبانی نداره چی ؟

بعدا این جوونا احساس ندارن ؟ آدم نیستن ؟ دوست ندارن زندگی مشترک داشته باشن

؟دوست ندارن یار و همراه داشته باشن ؟

یه نگاهی به اتاقای گفتگو بندازین

یه نگاهی به رومای یاهو بندازین

یه نگاهی به فیس بوک بندازین

خدایا چی داره به سر جوونامون میاد

پسر دستش بستست پول نداره وابسته خانوادست سعی میکنه پول داشته باشه اما

کار نیست میخواد خود اشتغالی کنه اما انقدر گرونی هست میدونه که همش ریسکه و

ممکنه شکست بخوره پس چی کار باید بکنه ؟ هیچی دیگه کارش میشه مخ زنی و

اینکه یه دختری رو به خودش وابسته کنه که با یه هزینه خیلی کم بتونه احساس اون رو

درک کنه. دخترام همینجور. دختره میشینه سنگین که یه شوهر خوب گیرش بیاد خوب

با این اوضاعی که پسرا دارن و هیچکی زیر بار ازدواج نمیره معلومه از راه سنتی دختره به

جایی نمیرسه برای همین یه آیدی میسازه و د برو که رفتیم به دنیای مجازی و تنوع

طلبی و دوست شدن با 10 نفر رو چه اتفاقات ناحوری که دیگه رخ نمیده !!!!!

دلم میخواست داد میزدم و صدا منو همه میشنیدن خیلی دلم پره !!!

من خودم به شخصه میگم خوبه دختر & پسر قبل ازدواج باهم به آشنایی داشته باشن که به یه نتیجه ای برسن اما الان هر دختر با چند تا پسر دوسته هر پسر با چند تا دختر !!! آخه چرا اینجوری شدیم بخدا ارزش دوست داشتن خیلی خیلی اومده پایین دیگه این جمله برام مقدس نیست !

کاش مثه گذشته مثه قدیما 14 سالگی بزور می نشوندنمون سر سفره عقد ، بعضیامون واقعا لیاقت اینکه حق انتخاب داشته باشیم رو نداریم پاک داریم آبروی خودمون و خانوادمون رو میبریم . 

عشق یعنی دو نفر از صمیم قلب برای هم بمیرن و تلاش کنن به هم برسن و تا آخر عمر

کنار هم احساس آرامش داشته باشن(البته از نظر من)

حالا اسم این حال و احوالات جوونای الان که خودمم شاملشم رو نمیدونم، عشقه ؟ هوسه ؟ افسردگیه ؟ شکست عشقیه ؟ سرخوردگی بخاطر بیکاریه ؟ بی پولیه ؟ نمیدونم چرا اینجوری شدیم

تا چند سال پیش کسی جرئت نداشت بگه با کسی دوسته چه برسه بگه چند بارم رفته خونه طرف و چه اتفاقاتی افتاده !!!!

بد شدیم بخدا خراب شدیم فنا شدیم

بعضی وقتا میگم کاش تو خارج زندگی میکردم که از اول میدونستم چه خاکی میخوام بریزم سرم

اینجا اگه خیلی مذهبی باشی میگن عقب موندس ، اگه خیلی رله باشی میگن خرابه ،

اگه متوسط و الحال باشی چون یه سری از خواسته های طرف رو برآورده نمیکنی خیانت

میبینی ، ای داد بیداد ؛ ای هوار از این دنیای من ای هواررررررر از این بی عدالتی ، ای

هوار از این بی پولی

میگی پول با این موضوع ربطی نداره ؟

اشتباه فکر میکنی اتفاقا خیلیم ربط داره، همیشه میگن نه عیب ثروتمند به چشم میاد نه مرگ فقیر !!!

اگه پولدار بودم اگه شهرک غرب تهران بودم هر غلطی دلم میخواست میکردم آخرشم

همه میگفتن چقدر خانم باپرستیژی چقدر با شخصیته !!!!!

اما امثال من که از خانواده های متوسطی هستیم اگه دست از پا خطا کنیم آبرو برامون

نمیذارن !!!

دنیای بدی شده

خدایا من این دنیاتو دوست ندارم اصلا قشنگ نیست

همش حسرت و افسردگی و غم

همش الکی بخندیم که نگن دیوونس نگن افسردس نگن حسوده نگن ..........

به درک بذار بگن .....